گروه فرهنگ و هنر: یک فیلم جاسوسی عموما با محتوایی درباره جاسوسها و سازمانهای اطلاعاتی گره خورده است. درونمایه این آثار ممکن است برگرفته از واقعیتهای سازمانهای جاسوسی باشند مثل رمانهای جان لوکاره نویسنده بریتانیایی که خود در سرویس جاسوسی بریتانیا سابقه فعالیت داشت و سپس به نوشتن رمان رو آورد و یا ممکن است داستانهایی تخیلی را دستمایه کار قرار دهند مثل مجموعههایی چون جیمز باند.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از دیجیکالا مگ، گرچه آثار جاسوسی منحصر به کشوری خاص نیستند اما نگاهی به تاریخ سینما نشان میدهد این فیلمها در سینمای بریتانیا جایگاه ویژهای داشته و کارگردانهایی مانند آلفرد هیچکاک یا کارول رید آثار شاخصی در این حوزه کارگردانی کردهاند. همچنین مجموعههای بریتانیایی متعددی با محوریت موضوع جاسوسی و سازمان جاسوسی بریتانیا ساخته شده است.
در آثار جاسوسی افسران اطلاعاتی با دشمنانشان مقابله میکنند و ترس شناسایی آنها توسط دشمن مخاطبان را در تعلیق نگه میدارد. گاهی اوقات داستان فراتر از همین خط ساده روایی میرود و عناصر یک تریلر سیاسی، فیلمی اکشن یا حتی کمدی را با فیلم جاسوسی در هم میآمیزد.
در ادامه قصد داریم به معرفی پنج فیلم دوم از ۱۰ اثر شاخص با مضمون جاسوسی بپردازیم که دیدنشان خالی از لطف نیست:
۶- جاسوسی که از سردسیر آمد (The Spy Who Came in from the Cold)
فیلم سینمایی «جاسوسی که از سردسیر آمد» که تحت عنوان «جاسوس جنگ سرد» هم شناخته میشود یک فیلم بریتانیایی است به کارگردانی مارتین ریت که در سال ۱۹۶۵ ساخته شد و بازیگرانی چون ریچارد برتون، کلیر بلوم و اسکار ورنر درآن به ایفای نقش پرداختند. این اثر سینمایی در طول چند دهه گذشته به یکی از فیلمهای مهم ژانر جاسوسی تبدیل شده است. جاسوس جنگ سرد اقتباسی است از رمانی نوشته جان لوکاره بریتانیایی به همین نام که در سال ۱۹۶۳ به رشته تحریر درآمد.
فیلم روایتگر داستان جاسوسی بریتانیایی است به نام الک لیماس که خود را به عنوان یک فرد بریده از سیستم جا میزند تا با نفوذ به سیستمهای اطلاعاتی آلمان شرقی اطلاعات مخربی را در اختیار آنها قرار دهد.
زمانیکه بازار جاسوسی در ایالات متحده و جهان در نتیجه جنگ سرد بسیار داغ بود هالیوود به فرمولی نیاز داشت تا بتواند آثاری کاملا واقعگرایانه برای سرگرمی مخاطبان تولید کند. سوای کلیشهای که از یک جاسوس در فیلمهای جیمز باند آفریده شده بود شخصیت الک لیماس با بازی ریچارد برتون توانست الگویی ثابت و دیرپا در فیلمهای جاسوسی آمریکایی بیافریند. لیماس به جای استفاده از سلاحهای پیشرفته و گرانقیمت از حیلهگری و هوش استفاده میکرد. شخصیتی که مارتین ریت در فیلم جاسوس جنگ سرد آفرید نه آنچنان سحرانگیز بود و نه سرشار از اعتماد به نفس اما میشود گفت از دشمنانش به تنفر رسیده بود و شاید هم از آنچه انجام میداد متنفر شده بود. به هر حال رفتار او فضای ذهنی تیره و تار یک جاسوس را نمایان میکرد.
۷- کتاب سیاه (Black Book)
در حالی که جنگ جهانی دوم در جریان است آلمانها هلند را اشغال کردند و به قتلعام یهودیان میپردازند. زنی جوان که با گروههای آزادیبخش همکاری میکند به یکی از فرماندهان ارشد آلمانی نزدیک شده و در عمل به جاسوسی برای جبهه مقاومت میپردازد. گرچه این ماموریت ناخواسته ابعاد پیچیده عاطفی پیدا میکند و گرههای درام از همینجا شکل میگیرد.
کتاب سیاه نیز مثل فیلم سینمایی انتخاب سوفی به کارگردانی آلن جی پاکولا درباره زنی است که در موقعیت پیچیده خیانت به خود قرار گرفته است. در عین حال که این اثر سینمایی عناصر فیلمی جاسوسی را دارد از پیچیدگیهای درامی با محوریت اصول اخلاقی هم بیبهره نیست.
فیلم سینمایی «کتاب سیاه» به کارگردانی پل ورهوفن در زمان اکران خود پرهزینهترین فیلم سینمای هلند و از نظر تجاری پرفروشترین فیلم در این کشور شناخته شد. این فیلم به عنوان نماینده هلند به مراسم اسکار فرستاده شد تا برای جایزه بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان رقابت کند گرچه در میان نامزدهای نهایی قرار نگرفت. کتاب سیاه در بعضی از نظرسنجیها توسط مخاطبان هلندی به عنوان بهترین فیلم هلندی در تاریخ سینمای این کشور انتخاب شده که نشان میدهد استقبال عموم مردم از این اثر سینمایی بسیار مثبت بوده است.
۸- پل جاسوسها (Bridge of Spies)
روایت فیلم سینمایی «پل جاسوسها» اثر استیون اسپیلبرگ در دوران جنگ سرد میگذرد. فیلم بیانگر داستان جیمز داناوان وکیل و مذاکرهکننده سیاسی آمریکایی است که مسئول مذاکره تبادل جاسوس میان کشورها از جمله تبادل جاسوسهای شوروی و آمریکا است. او برای آزادی فرانسیس گری پاورز خلبان آمریکایی مذاکره میکند که در استخدام سازمان سیا بود و در یک مأموریت شناسایی بعد از سرنگونی هواپیمایش توسط نیروهای شوروی دستگیر شد و قرار بود با رادولف ایبل جاسوس شوروی که در آمریکا زندانی بود معاوضه شود.
پل جاسوسها که تقریبا ۴ برابر هزینه تولید خود فروش داشت یک موفقیت تجاری برای اسپیلبرگ بود و همچنین بخاطر فیلمنامه و کیفیت عملکرد بازیگران توسط منتقدین مورد توجه قرار گرفت. مت چارمن به همراه برادران کوئن فیلمنامه این اثر را به رشته تحریر درآوردند و تام هنکس در کنار مارک رایلنس بازیگران اصلی فیلم بودند. رایلنس موفق شد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را هم بابت همین فیلم سینمایی به دست آورد.
۹- پنجهطلایی (Goldfinger)
نمیشود لیستی از فیلمهای جاسوسی تهیه کرد و به اثری از مجموعه جیمز باند اشاره نکرد. پنجهطلایی یک اکشن جاسوسی، سومین فیلم از سری فیلمهای جیمز باند و با بازی شان کانری در نقش جیمز باند همراه است.
«پنجهطلایی» یکی از تحسینشدهترین قسمتهای این مجموعه است و بسیاری از کارشناسان معتقدند برای چندین قسمت بعدی در مجموعه همچون یک الگو عمل کرد. این قسمت در وبسایت راتن تومیتوز به عنوان بهترین قسمت از مجموعه فیلمهای جیمزباند از دیدگاه منتقدان برگزیده شده است.
پنجهطلایی محصول سال ۱۹۶۴ داستان مبارزه جیمزباند با میلیونری خبیث و توطئهگر به نام آوریک گلدفینگر است. این اثر سینمایی اولین فیلم از مجموعه فیلمهای جیمزباند بود که موفق به دریافت جایزه اسکار شد. همچنین مهمترین موفقیت تجاری مجموعه تا آن تاریخ به حساب میآمد چرا که موفق شد بیش از ۴۰ برابر بودجه خود فروش داشته باشد.
۱۰- کاندیدای منچوری (The Manchurian Candidate)
فیلم سینمایی «کاندیدای منچوری» را جان فرانکن هایمر کارگردانی کرده است. این فیلم سینمایی هم مثل بسیاری از آثار موفق جاسوسی در فضای جنگ سرد میگذرد و درباره ماموری است که اصطلاحا در این آثار به عنوان «مامور خفته» شناخته میشود. مامور خفته جاسوسی است که برای مدتی نسبتا طولانی در کشوری دیگر به شکل ناشناس حضور پیدا میکند اما برنامهای برای انجام عملیات فوری ندارد.
کاندیدای منچوری براساس رمانی به همین نام نوشته ریچارد کاندن ساخته شده و روایتگر داستان ریموند شاو یک کهنهسرباز جنگ کره و از فرزندان یک خانواده سیاسی برجسته است. او در زمان جنگ در کره زندانی بوده و در زندان شستوشوی مغزی شده است.
فیلم سینمایی کاندیدای منچوری درست زمانی اکران شد که ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی در اوج درگیریهای جنگ سرد و بحران موشکی کوبا بودند. فیلم توسط منتقدان تحسین شد و مورد توجه بینالمللی قرار گرفت؛ همچنین ایفای نقش فرانک سیناترا خواننده و هنرپیشه آمریکایی در این اثر سینمایی نیز با تمجید مخاطبان روبرو شد. بسیاری از منتقدان کماکان کاندیدای منچوری را اثری زنده و بیانگر برخی از مسائل معاصر میدانند که با هوشمندی کارگردانی شده است.
فیلم در اواخر دهه هشتاد میلادی دوباره در فستیوال فیلم نیویورک به نمایش درآمد و پس از این نمایش شاهد افزایش محبوبیت آن در میان عموم مخاطبان بودیم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com